جدول جو
جدول جو

معنی خشک شنجی - جستجوی لغت در جدول جو

خشک شنجی
(خُ شَ)
فالجی. بی حسی و بیحرکتی عضو. (یادداشت بخط مؤلف) :
پیری و درازی و خشک شنجی
گویی به گه آلوده لتره غنجی.
منجیک
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشک نای
تصویر خشک نای
حنجره، عضوی غضروفی که در وسط گردن قرار دارد و حاوی تارهای صوتی است، نای گلو
فرهنگ فارسی عمید
(خُ شَ)
فالج. بی حس و بی حرکت در عضو. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشک نای
تصویر خشک نای
حلقوم
فرهنگ واژه فارسی سره